اگر فرد منتظر، فاقد مهارتها و توانائى هايى باشد كه بايد در جهت آمادگى براى پذيرائى از ميهمان خود بكار گيرد، فلسفه انتظار را درك نخواهد كرد و يك منتظر حقيقى نخواهد بود; زيرا مدت انتظار، فرصتى است براى باز سازى و توانمنديهاى فكرى، روحى و ايمانى جهت درك برنامه تحول، و فرد معتقد، نيازمند كسب توانمنديهاى غنى جهت درك اين فسلفه انتظار مى باشد. همچنين اگر درك فرد منتظر از نقشى كه بايد در ايجاد زمينه ظهور بازى كند، دركى منفى باشد، باز مى توان آن را يك ناتوانى فكرى ناميد، كه به تلاش در جهت آمادگى و آماده سازى محيط، منجر نخواهد شد .
يا اگر فرد منتظر، فلسفه انتظار را به طور صحيح درك نكرده باشد و چنين برداشت نمايد كه نقش او صرفاً پذيرش ظلم و عدم آگاهى دادن به جامعه است و فرد منجى بايد خود بيايد و از جامعه رفع ظلم نمايد، برداشتى منفى از نقش منتظر خواهد داشت; لذا هيچگونه تلاشى در جهت رشد فردى و اجتماعى براى كمك به زمينه سازى تحول انجام نخواهد داد .
يا اگر منتظر، نقشى را كه در زندگى براى خود ترسيم نموده است، با نقشى كه منتظر از او انتظار دارد، سازگار نباشد، باز اين فرد منتظر به يك فردى معتقد به تحول، بدل نخواهد گرديد; زيرا تا ارزشهاى الهى را در فكر و رفتار خود قبول نكرده و رعايت ننمايد، همخوانى ميان باورهاى ذهنى خود و اعتقادات دينى در جهت تحول جهانى نخواهد داشت. بنابراين چنين فردى حتى با فرض قبول نظريه تحول دينى، پويايى لازم را نخواهد داشت
*
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: امام زمان عج، ،